قسمت دوم فیلم « برف مرده » درباره زامبی های نازی را خواهد ساخت
تامی ویرکولا کارگردان نروژی بعد از اقامتی موقتی در هالیوود و فیلمبرداری آخرین فیلمش "هانسل و گرتل: شکارچی ساحره ها" حال برای پروژه بعدیاش برنامه ريزي مي كند.
فیلم جدید او با عنوان "برف مرده: قرمز در مقابل مرده" دنباله فیلم زامبیاش از دوران نازیها با عنوان "برف مرده" در سال 2009 است و تا امروز مارتین استار، اینگرید هاس و جاسلین دبوئر برای بازی در این فیلم قرارداد امضا کردهاند.
فیلم اول "برف مرده" داستانی با مایههای کمدی درباره گروهی از دانشجویان در حال گذراندن تعطیلاتشان بود که بعد از پیدا کردن گنجینه ای از زمان جنگ جهانی دوم با خشم زامبیهای حکومت رایش که هنوز هم از آن محافظت می کردند، مواجه می شوند.
قسمت دوم در ابتدا با عنوان "جنگ مردگان" شروع به کار کرده بود اما به خاطر وجود فیلمی دانمارکی با همین عنوان، اسمش را عوض کرد. ماجرای فیلم جدید در ادامه فیلم اول است و در آن تنها بازمانده گروه دانشجویان با یک زامبی کش آمریکایی حرفهای همکار میشود تا از لشکر زامبیها انتقام بگیرد.
می توان به راحتی تصور کرد که مارتین استار بخشی از این تیم زامبی کش است چون او تا کنون در فیلمهایی مانند "سوپربد"، "باردار" و "سرزمین ماجراجویی" بازی کرده و اخیرا هم در فیلم "این پایان است" بازی کرده است. او همچنین در فیلم جدید زک برف با عنوان "ای کاش اینجا بودم" نیز نقش آفرینی کرده است. اینگرید هاس نیز در فیلم "اسکات پیلگریم" بازی کرده بود و جاسلین دبوئر تازه کار نیز پیش زمینهای در فیلم های کوتاه کمدی دارد.
فیلمبرداری شروع شده و فیلم "برف: قرمز در مقابل مرده" در دو نسخه انگلیسی و نروژی اکران می شود. تاریخ اکران فیلم هنوز دقیقا اعلام نشده اما در سال آینده خواهد بود.
متیو مک ناهی ( این نزدیک ترین تلفظ به اسمش هست! ) بازیگر اصلی فیلم است که قبلا در انواع و اقسام کمدی های رمانتیک او را دیده اید. رییس ویترسپون ، دیگر بازیگر مشهور فیلم است که در سال 2005 برای فیلم « راه رفتن بر روی خط » موفق به دریافت اسکار شد اما بعد از آن ، در حال تجربه کردن یک پسرفت حسابی است!
داستان فیلم درباره چیست ؟
الیس ( تی شریدان ) و نکبون ( جیکوب لافلند ) دو پسربچه ای هستند که در حومه یک رودخانه در کانزاس آمریکا زندگی می کنند. این دو بچه کنجکاو در یک روز معمولی، قایقی را می یابند که به خیال خودشان تنها افرادی هستند که توانسته اند آن را کشف کنند، اما بزودی صاحب قایق که چهره های داغان دارد و خود را ماد ( متو مک ناهی ) خطاب می کند ، پیدا می شود و این دو کودک تصمیم می گیرند بیشتر درباره او بدانند و این در حالی است که ماد در حال فرار از گذشته است و...
کارگردان کیست ؟
جف نیوکلز که در سال 2011 یک فیلم بسیار خوش ساخت به نام « پناه بگیر » را کارگردانی کرد که به شدت مورد پسند منتقدان واقع شد. نیکولز پیش از « پناه بگیر » هم یک اثر جالب به نام « داستانهای شات گانی » ساخت که مورد توجه قرار گرفت. « ماد » سومین اثر جف نیکولز خوش ذوق محسوب می شود.
خانواده ها در هنگام تماشای فیلم باید به چه نکاتی توجه کنند؟
لحظات خشن و زبان گزنده ، در لحظاتی از فیلم دیده می شود که بهتر هست در این مواقع در کنار عزیزان کم سن و سالتان باشید. البته در مقایسه با شرایط اجتماعی این روزها، بی ادبی هایی که در فیلم « ماد » از زبان شخصیت ها خارج می شود، چیزی شبیه به جوک هست!
باید گفت جدید ترین فیلم از مجموعه فیلم پرسی جکسون روند رو به رشد قسمت اول خود را طی نکرد و با وجود بالا رفتن قدرت جلوه های ویژه و دانش ادی این فیلم در وضعیت بد تر از نسخه اول خودش قرار گرفته است. فیلم با چالش هایی زیادی از جمله نقطه های کلیشه ای فیلم های فانتزی رو به رو است و با نداشتن جلوه های ویژه خوبی این مشکلات را اضافه کرده است. پرسی جکسون که حالا پس از گذشت قسمت اول و فهمیدن این که یک دورگه است و نیمی از آن انسانی و نیم دیگر آن در رابطه با خدای دریا ها این بار هم خدایان دیگر را دچار مشکل میبیند و وارد نبرد با دشمنان میشود. همانند نبرد تایتان ها که قسمت اول خوبی را سپری کرد و به یک فاجعه رسید پرسی جکسون هم همین روش را ادامه داد ولی حد اقل نبرد تایتان ها در سال 2012 قسمت دومش با فروش نسبتا خوبی هم همراه بود جلوه های ویژه قوی تری را نسبت به این فیلم داشت.
بعد از ماجرا های قسمت اول پرسی و دوستانش همچنان در حال آموزش در کمپ دورگه ها هستند . حالا به این ترتیب بیننده برای تماشای ماجراهایی که قرار است اتفاق بیفتند،آماده می شود.دیونیسوس (استنلی توچی) به عنوان مدیر کمپ دورگه ها او را به غلط پرسی جانسون می خواند و کلاریس قلدر (لوین رامبین) به عنوان دختر الهه جنگ به او زور می گوید و او در تیمی (موسوم به مثلث برمودا) که برای فراخواندن هیولاهای دریا برای دفاع از کمپ تشکیل می شود،جایی ندارد.آن ها باید پشم زرین را پیدا کنند و اجازه ندهند که لوقای بد ذات و کینه توز (جیک آبل) از آن برای نابود کردن المپی ها استفاده کند.گفته می شود که طرفداران متعصب رمان های «پرسی جکسون» از تغییراتی که در داستان فیلم «دزد صاعقه» داده شده بود ناراضی بودند ولی باز می بینیم که در نسخه جدید نیز این تغییرات اعمال شده اند.لذا به نظر می رسد که «دریای هیولاها» (به کارگردانی تور فرویدنتال) به دلیل کیفیت پایین کار و نبود هیجان کافی مایه ناامیدی بینندگانش شود.
در سال 2009 ، پیتر جکسون با همراهی کمپانی تری استار، تصمیم گرفتند تا تهیه کنندگی فیلمی تخیلی را برعهده بگیرند که کارگردانش ، فیلمسازی کاملاً بی تجربه به نام نیل بلومکمپ بود و تنها سابقه ساخت چند فیلم کوتاه را در کارنامه هنری اش داشت. اما با اینحال پروژه « منطقه 9 » با بودجه 30 میلیون در اختیار نیل بلومکمپ قرار گرفت و وی توانست « منطقه 9 » را تبدیل به یکی از بهترین آثار تخیلی تاریخ سینما مبدل کند که 4 کاندیداتوری اسکار را هم برایش به ارمغان آورد. نکته جالب در مورد موفقیت « منطقه 9 » این بود که محدود به فروش عالی 115 میلیون دلاری اش نمی شد، بلکه این فیلم توانسته بود نظر مساعد اکثر منتقدان را به همراه داشته باشد که چنین اتفاقی کمتر درباره یک اثر تخیلی و نسبتاً فانتزی، افتاده بود. حال پس از 3 سال از موفقیت عظیم « منطقه 9 » ، نیل بلومکمپ بار دیگر با یک اثر تخیلی دیگر با نام « ایلیزیوم ( در فارسی « بهشت » هم نامیده می شود.) به سینماها بازگشته که این یکی با بودجه ای 120 میلیون دلاری ساخته شده و یک بلاک باستر محسوب می شود.
داستان ایلیزیوم، در سال 2154 اتفاق می افتاد. در این دوران محل زندگی انسانها به دو دسته تقسیم بندی شده است. گروه اول افرادی هستند که در منطقه ای خارج از جو کره زمین به نام " ایلیزیوم / Elysium » ساکن هستند. این افراد رفاه و امنیت فوق العاده ای دارند و اغلب هم بیماری هایشان در کسری از ثانیه درمان می شود. اما گروه دوم ساکنان طبقه ضعیف اجتماع هستند که در سیاره زمین ویران شده زندگی میکنند و امنیت و رفاهی ندارند.
مکس ( مکسول پری کاتن ) پسربچه یتیمی هست که در کره زمین زندگی میکند و در دنیای کودکانه خود، به دختری به نام فری ( ولنتینا جیرون ) قول می دهد که روزی او را به ایلیزیوم ببرد تا مشکلاتشان به انتها برسد. سالها می گذرد و حالا مکس فردی جوان ( با بازی مت دیمون) است که در کره زمین در کارخانه ربات سازی مشغول به کار است. مکس که زمانی خلافکار بوده، در حال حاضر اصلاً علاقه ای به کار و زندگی اش ندارد و در نهایت براساس یک اتفاق در معرض امواج کشنده ای قرار میگیرد که زندگی او را در آستانه مرگ تا 5 روز آینده پیش می برد. مکس برای درمان نیاز هست تا به ایلیزیوم برود اما وزیر ایلیزیوم به نام دلاکورت ( جودی فاستر ) به شدت مخالف ورود زمینی ها به این سیاره هست و در حال تدوین قانونی برای لغو همیشگی سفر افراد ساکن زمین به ایلیزیوم است. با اینحال مکس توسط افرادی مامور می شود تا این نا عدالتی را برطرف کند و...
« ایلیزیوم » در نگاه اول مشابه بسیاری از آثار شاخص سینمای هالیوود در ژانر تخیلی است. آثاری که که اغلب آنها با الگوبرداری از « متروپلیس » دهه ی 20 میلادی ساخته شده اند و « ایلیزیوم » هم از این بابت تا حدود زیادی وام دار این اثر جذاب بوده است. آخرین فیلمی که با حال و هوایی " متروپلیسی " تا پیش از « ایلیزیوم » به اکران در آمده بود ، فیلم « سر وقت / In Time » با بازی جاستین تیمبرلک بود که البته با حال و هوایی متروپلیسی آغاز می شد و در نهایت روندی " رابین هودی " به خود می گرفت!
بوتیک: بازی اش در بوتیک خوب بود و می توانست بهتر هم باشد نقشش کوتاه بود ولی تاثیر گذار بود
اما در فیلم بوتیک دیده نشد
روز سوم: بازی اش بسیار عالی و خوب بود و حامد بهداد هم خودش می گوید بهترین آثار سینمایی ام روز سوم است
بازی اش در روز سوم بسیار متفاوت و خیلی فرق دارد با بقیه نقش هایش
برای این فیلم باید سیمرغ بلورین را به حامد بهداد می دادن چون حقش بود . معمولا در جشنواره فیلم فجر اصلا خوب داوری نمی کنند و همیشه حق حامد بهداد را خوردن
عشقی که ما بین حمید(حامد بهداد) با رویا مطرح می شود منطق خود را از دست می دهد. شخصیت حمید که تا اینجا شناخت نسبتا مناسبی را درباره اش پیدا کرده بودیم به یکباره از هم می پاشد! پلیس بازی های دکتر مازیار مافی(بهرام رادان) بی حد و حساب افزایش می یابد و کسی به او شک نمی کند و پیگیر فعالیت های آشکار او نمی شود، فیلم سرعت مناسبی را که تا آنجا داشته از دست می دهد و به
گام های شیدایی اثری از بهمنی و نویسندگان جوان بوده است تا فیلمی سیاسی و آموزشی را بسازند . که گره زدن یک ماجرای هیجانی با درون مایه ی تعقیب و گریز و انقلاب درونی و حسی یک سرباز زن آمریکایی، آمیخته ای جذاب را پدید آورد که به هیچ روی موفق نبوده است.
اصولا الان چه فیلم های ایرانی و چه خارجی مشکل اصلیشون موضوع و خط اصلی و قسمت های فرعی داستان میباشد . در فیلم اصلا تلاشی برای نقطه اتصال و پایان داستان ها نشده است و حول حولکی به خط اصلی اضافه میشود و سریع به پایان میرسد. در کل فیلم فقط و فقط حرف های آموزشی زده میشود نتیجه ان را دارد که کلا دیالوگ ندارد فیلم فقط شعار و پیام اخلاقی میدهد .
اما در عراق وضعیت بهتر که نیست هیچ بد تر هم میشود. اصلا تعریف درستی از ضخیت ها نمیشه . به نظر من این فیلم حتی به تماشاگران خودشون هم توهین کرده است و آن ها را ناراحت . نوع برخورد افراد و گفت و گوها در معدود نماهای شهری هم به شدت بد از آب در آمده است. آن قدر بعد که حتی به یک چیز ساده مثلا هنگامی که اخبار از سی ان ان پخش می شود، فونت و سایز درج نوشته ها در صفحه کوچک ترین شباهت به نمونه ی اصلی در آن شبکه ندارد.
نقد فیلم:این فیلم برگرفته از نمایش نامه هملت است. کارگردانی بسیار خوب است و کارگردان خیلی خوب توانست از بازیگرانش بازی بگیرد به طور مثال بازی حامد کمیلی در این فیلم خیلی متفاوت بود و یکی از بهترین نقش هایی بود که توانست بازی کندولی بازی حامد کمیلی در فیلم های قبلی اش به نسبت فیلم تردید ضعیف تر است. در این فیلم کارگردان خوب توانسته از حامد کمیلی بازی خوبی بگیرد.
احمدیمقدم: نیروی انتظامی بالای 500 میلیارد بدهی دارد/ به خاطر اوشین نتوانستم هوش سیاه را ببینم
احمدی مقدم با بیان اینکه در زمان انتخابات مردم تمرکز کمتری برای تماشای سریال داشته و بیشتر به دنبال نقد و بررسی مناظرات انتخاباتی بودند، گفت: "هوش سیاه 2" کار قابل توجهی است اما متاسفانه این سریال در بدترین سال مالی کشور کلید خورد و نیروی انتظامی با بدهی بالای 500 میلیارد چندان در حمایت مالی آن موفق نبود.
به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز دوشنبه 17 تیرماه جلسه تقدیر از عوامل هوش سیاه در فرماندهی کل نیروی انتظامی با حضور سردار احمدی مقدم، علی دارابی معاون سیما و عوامل مجموعه هوش سیاه برگزار شد.
سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی با بیان این مطلب که برای تقدیر از عوامل مجموعه تلویزیون "هوش سیاه" دور هم جمع شدهایم، گفت: متاسفانه زمان پخش این سریال برای من بدترین زمان ممکن بود چراکه کار اصلی نیروی انتظامی در این زمان تازه آغاز شده به خصوص که این سریال در فصل بهار و تابستان پخش شد. از نظر من ساعت 22 بهترین زمان برای پخش این سریال بود اما من در این ساعت مجبور بودم که سریال اوشین را همراه با خانواده ام ببینم.
وی با اشاره به همزمانی پخش این سریال با زمان انتخابات بیان کرد: هر چند در زمان برگزاری انتخابات ما در اوج فعالیت کاری خود بودیم اما سعی کردم تا بخش هایی از این سریال را تماشا کنم. همین جا از معاون سیما می خواهم تا فرصتی مناسب برای پخش مجدد این سریال فراهم کند. ما به دوستان خود در صدا و سیما پیشنهادمان را برای زمان مناسب پخش مناسب این سریال اعلام کردیم اما مورد قبول دوستان قرار نگرفت.
Download New Music Arash Rostami Khodamo Gom Mikonam
ترانه سرا: آرش رستمی | ملودی: بهنام صفوی | تنظیم: بهروز علیاری
آلبوم جدید یک دقیقه سکوت آرش رستمی منتشر شده
سری « گرگ و میش » احتیاجی به مقدمه چینی ندارند اما خیلی خلاصه وار عرض می کنم که این سری از فیلمها برگرفته از کتابی به قلم استفانی میر می باشند که تا به امروز 4 قسمت از از آن منتشر شده و « سپیده دم – قسمت دوم » پنجمین و آخرین قسمت از این داستان می باشد. قسمت اول و دوم « گرگ و میش » اثری قابل تحمل بود که به واسطه حضور بازیگران نوجوان و ادغام روابط گرگینه ها و خون آشامها که در آن دوران نسبتاً تازگی داشت، توانست موفقیت های قابل قبولی بدست بیاورد و خود را به عنوان یک فیلم تین ایجری – خون آشامی محبوب مطرح کند. قسمت سوم این فیلم فرصت مناسبی بود تا این داستان برای همیشه به فراموشی سپرده شود چراکه این داستان واقعاً کشش لازم را برای پرداخت بیشتر در عالم سینما نداشت و به عبارتی دیگر، « گرگ و میش » در قسمت سوم می بایستی برای همیشه به بایگانی سینما سپرده می شد تا در سالهای بعد بتوان به نیکی از آن یاد کرد. اما تهیه کنندگان اصلاً و ابداً توجهی به نزول کیفیت فیلم نداشتند و با اعتماد به نفس کامل، قسمت چهارم را هم با نام « سپیده دم – قسمت اول » روانه سینماها کردند و ما تازه متوجه شدیم که نه تنها قرار نیست این فاجعه در قسمت چهارم هم به پایان برسد، بلکه متاسفانه قرار هست ما قسمت آخر را در قالب دو فیلم مجزا تحمل کنیم ( این تصمیم یک کپی بی نقص از قسمت آخر « هری پاتر » بود که در دو قسمت ارائه شده بود ). قسمت چهارم از منظر سینمایی یک شکست کامل هنری بود که تنها برای کشیدن پول از جیب مخاطبین نوجوان، روانه سینماها شده بود و حالا قسمت پنجم اکران شده و به نظر می رسد که قرار هست برای همیشه از شر تماشای این داستان بی سر و ته ، راحت شویم!
در قسمت قبل مشاهده کردیم که خانم بلا ( کریستین استیوارت ) با ازدواج با جناب ادوارد ( رابرت پاتینسون ) به یک ماه عسل هیجان انگیز رفتند و در همان سفر هم به مقام خون آشامی نائل شدند. در « سپیده دم – قسمت دوم » ، بلا و ادوارد در کنار هم به خوبی و خوشی در حال گذران زندگی خون اشامی شان هستند و یک دختر زیبا به نام رنزمی ( مکنزی فوی ) هم ثمره این ازدواجشان است. اما همانطور که می دانید، قرار نیست این زندگی آرام و بی دردسر ادامه داشته باشد و اینبار ارینا ( مگی گریس ) باعث درگیری می شود. ارین به این نتیجه می رسد که رنزمی می تواند یک تهدید اساسی برای جامعه ولتوری ها باشد و به عبارتی دیگر، به راحتی می تواند توازن قدرت را برای همیشه تغییر دهد. به همین جهت ولتوری ها برای مقابله با ادوارد و بلا و کولنز ها ، تمام قوای خود را بکار میگیرند و از هر نژاد و قومی که می شناسند درخواست کمک می کنند تا اجازه ندهند این دختر بچه توازن قدرت را برهم بزند و...
جهت توضیحات بیشتر بروی دانلود در زیر برچسب کلیک کنید تا به صفحه ای ادامه مطلب..بروید