دختری در بچگی مورد اذیت و آزار قرار میگیرد و به حدی از این اتفاق دچار وحشت و ترس می شود که حتی در بزرگسالی نیز این ترس و خاطره بد در ذهنش باقی می ماند. حالا شیرین که دختر بزرگی شده و دوبار هم تا آستانه ازدواج رفته، فاجعه ای به بار می آورد که ریشه در ترس او در اتفاقات دوران کودکی اش دارد و...
کارگردان :
پوران درخشنده : وی متولد ۷ فروردین ۱۳۳۰در کرمانشاه می باشد. درخشنده در سال 1354 در سازمان صدا و سیما مشغول به کار شد و سالها در این سازمان فعالیت کرد. وی در این مدت آثار مستند زیادی را تهیه و تولید کرد اما اولین ساخته بلند سینمایی اش به نام « رابطه » را در سال 1364 روانه سینما کرد و نام خود را به عنوان اولین فیلمساز زن ایرانِ پس از انقلاب مطرح کرد. فیل
جهت خواندن ادامه این مطلب روی لینک دانلود پایین کلیک کنید
با بازی نرگس محمدی در نقش میانسالی ستایش تصویربرداری سریال «ستایش 2» ادامه دارد + اولین عکسها تاریخ درج : 19 شهريور ۱۳۹۲ سرفصل : تلویزیون خلاصه مطلب : تصویربرداری سری دوم مجموعه تلویزیونی «ستایش» به کارگردانی سعید سلطانی همچنان ادامه دارد.
به گزارش سینمانگار، تصویربرداری سری دوم مجموعه تلویزیونی «ستایش» به کارگردانی سعید سلطانی همچنان ادامه دارد.
گروه تولید «ستایش 2» پس از پایان فیلمبرداری بخش های شمال کشور، به تهران بازگشته و به فیلمبرداری باقی بخشهای سریال مشعول هستند.
در این سریال نرگس محمدی بار دیگر در نقش "ستایش" و البته این بار در میانسالی او ظاهر خواهد شد. پیش از این از لعیا زنگنه به عنوان بازیگر نقش میانسالی ستایش نام برده می شد.
داریوش ارجمند نیز همچون سری اول این مجموعه، در نقش حشمت فردوس بازی خواهد کرد. ضمن آنکه مهدی سلوکی که در سری اول در نقش برادر ستایش ظاهر شده بود، در سری دوم نقش فرزند ستایش را بازی خواهد کرد.
جهت خواندن ادامه این مطلب روی لینک دانلود پایین کلیک کنید
خلاصه داستان :زمانی که خانواده دیویسون در سی و پنجمین سال ازدواجشان مورد تهاجم گروهی از قاتلین قرار می گیرند،یکی از قاتلین متوجه موضوع مهمی در رابطه با عضوی از خانواده می شود و ...
بنیاد علاءالدین:«فیلم مستند و تاریخی "شوآ" ساختۀ نویسنده و روشنفکر معروف فرانسوی کلودلانزمن از طریق شبکه های تلویزیونی ماهواره ای ایرانی و با زیرنویس فارسی به سوی ایران پخش می شود. فیلم "شوآ" روایتی است در ٩ برنامۀ یک ساعته دربارۀ قتل عام شش میلیون یهودی اروپایی به دست آلمان نازی که بیش از سیسال پیش تهیه و تاکنون به دست کم بیست زبان ترجمه و در سرتاسر جهان عرضه و پخش شده است. ترجمۀ جدید این فیلم به زبان های عربی، فارسی و ترکی اقدام جدیدی است که توسط "طرح علاءالدین" صورت گرفته و با پشتیبانی"یونسکو" به طور همزمان در ایران، افغانستان، ترکیه و کشورهای عربی منطقه عرضه می شود. "طرح علاءالدین" کتابخانۀ اینترنتی است به زبان های فارسی وعربی که در آن برای اولین بار اسناد تاریخی مربوط به قتل عام یهودیان درجریان جنگ دوم جهانی به طور رایگان در اختیار علاقمندان قرار می گیرد وهدفش ترغیب گفتگو میان فرهنگ ها و ادیان و از جمله میان مسلمانان ویهودیان است. کلود لانزمن، سازندۀ فیلم در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفته است: "درست است که "شوآ" اتفاقی است که برای یهودیان افتاده، اما، می توانگفت اتفاقی است که در عین حال برای بشریت رخ داده است." لانزمن در ادامه افزوده است : "من از دیدن فیلم های ایرانی گاه اشک از چشمانم سرازیر میشود، دلیلی نمی بینم که بینندۀ ایرانی نیز از دیدن فیلم "شوآ" متاثرنشود." فیلم "شوآ" برای اولین بار در سال ١٩٨٥ به نمایش درآمد و ساختن آن١١ سال به درازا کشید. "شوآ" مستندی تاریخی، شاهکاری هنری و منحصر بفرداست که بر اساس شهادت نجات یافتگان اردوگاههای آلمان فاشیست و برخی ازنگهبانان و مسئولان این اردوگاهها ساخته شده است. "شوآ" روایت رنج وصف ناپذیر مردمی است که رنج ها و محنت های دیگر ملت های روی زمین را یادآورمی شود و نوعی حس همبستگی، نوعدوستی و اتحاد را میان همۀ مظلومان....
Thief روزگاری را روایت میکند که سایهها در سیاهیِ شهر محو شدهاند...
سری Thief را بسیاری از طرفداران مخفیکاری میشناسند. نخستین بار در سال 1998 بر روی پلتفورم PC منتشر شد و پس از موفقیتهای گوناگون، دو نسخهی دیگر از آن در سالهای 2000 و 2004 روانهی بازار شد. تا اینکه شمارهی چهارم در سال 2009 به صورت غیررسمی معرفی شد و تاکنون وقت بسیاری را به مراحل
نقد و بررسی فیلم The Five-Year Engagement ( نامزدی پنج ساله )
« نامزدی پنج ساله/ The Five-Year Engagement » براساس ایده ای مشترک از نیکلاس استولر و جیسون سیگل ساخته شده است. در ارتباط با این موضوع استولر عنوان کرده کهقبل از نوشتن فیلمنامه به تماشای فیلم « آنی هال / Annie Hall » نشسته تا بتواند به فضایی کمدی که در این فیلم بوده دست پیدا کند و نمونه مدرن آن را در فیلم جدیدش بکار بگیرد. ظاهراً آنچه که استولر قصد داشته از فیلم جدیدش ارائه دهد، داستانی رمانتیک و پرکشش ب
ا غافلگیری های متعدد بوده که در مدت زمانی نسبتاً طولانی 2 ساعت موجب خستگی مخاطبش نشود. او برای اینکار به سراغ دوست صمیمی اش جیسون سیگل رفت و با کمک او توانست فیلمنامه را تکمیل کند و خودِ سیگل را هم در نقش اصلی قرار داد چراکه معتقد بود سیگل به جهت کمک در نگارش فیلمنامه بهتر از هرکسی به فضای داستان آشنایی دارد و می تواند به خوبی از عهده این نقش بربیاید. شاید آنچه که این دو فکر می کردند این بود که « نامزدی پنج ساله » خواهد توانست موفقیت های خوب فیلم « فراموش کردن سارا مارشال/ Forgetting Sarah Marshall » را بار دیگر تکرار کند اما فیلم جدید استولر ضعف های مهمی دارد که باعث می شود نتوانیم صفت این فیلم را " موفق " عنوان کنیم.داستان این فیلم از جایی آغ
یکی از نکات جالب توجه درباره جیسون استاتم ( بازیگر نقش اصلی این فیلم ) این است که علاوه بر اینکه سالهاست به عنوان یک بازیگر اکشن پذیرفته شده و خودش هم بدش نمی آید در این قالب باقی بماند، پوستر فیلمهایش هم در این چند سال اخیر به شدت یکنواخت شده و به شدت فریاد می زند که قرار است با چه فیلمی روبرو شویم
! پوستر فیلمهایی که استاتم در آنها ایفای نقش کرده معمولاً به این صورت است که او خودش در مرکز تصویر قرار می گیرد و با اسلحه یا هر چیز دیگر از تماشاگرش طلبکار است ! ( البته فیلم « به درد نخورها » از این قاعده مستثنی هست ). « ایمن / Safe » جدیدترین فیلم جیسون استاتم هست که به مانند سُنت چند سال اخیر ، یکسره روندی اکشن وار را طی می کند و پوستر آشنایی هم برایش در نظر گرفته اند که قبل از تماشای فیلم همه چیز را لو می دهد! لوک رایت ( جیسون استاتم ) یک مبارز سابق هنرهای رزمی مختلط است که خانواده اش توسط اعضای مافیای روسیه به صورت دلخراشی به قتل رسیده. لوک که با از دست دادن خانواده اش زندگی برایش نافهوم شده، حالا بی هدف در خیابان های نیویورک پرسه می زند و هیچکس هم سراغی از او نمی گیرد. اما در یکی از همین روزها او با دختری 12 ساله که به شدت از چندین نفر گنگستر ترسیده برخورد می کند. ظاهراً این گنگسترها قصد دارند تا این دختر را بربایند و برای هدف نامعلومی از او استفاده کنند اما لوک وارد معرکه می شود و موفق می شود تا این مزدورها را از محوطه دور کند. وی بعد از مدتی صحبت با دختربچه متوجه می شود که او در اصل یک نابغه ریاضی است که کدهای بسیار سری را در ذهن خود نگه داشته و به همین جهت مافیای روسیه و تعدای از اعضای فاسد پلیس
ساشا بارون کوهن یکی از کمدین های شناخته شده یک دهه ی اخیر به حساب می آید اما فیلمی که منجر به شهرت جهانی او شد، « بورات / Borat » بود که در سال 2006 روانه سینماها شد. بورات درباره خبرنگاری از کشور
قزاقستان بود که بعد از ورود به آمریکا بطور اتفاقی عاشق پاملا اندرسون(!) می شد و برای بدست آوردنش دست به کارهای خطرناکی می زد. « بورات » علی رغم اینکه فیلم توهین آمیزی بود و اعتراضات زیادی را هم سبب شد اما در نهایت توانست به فروش خوبی دست پیدا کند و منتقدان هم از آن راضی بودند. پس از « بورات » ، بارون کوهن سراغ خلق شخصیتی دیگری به نام " برونو " رفت که اینبار چندان موفق نبود. برونو در مقایسه با بورات شخصیت به مراتب ضعیف تری ( از لحاظ کمدی ) بود
و نتوانست موفقیت در خور توجهی را هم برای بارون کوهن به همراه داشته باشد. « دیکتاتور/ The Dictator » جدیدترین فیلم ساشا بارون کوهن است که اینبار هم به پیروی از رویه کاری معمول اش ، درباره شخصیتی کوته فکر است که در مواجه با واقعیت دچار تغییراتی در وجودش می شود.
ساشا بارون کوهن در فیلم « دیکتاتور » در نقش علاالدین ظاهر شده است. علاالدین دیکتاتور کشوری خیالی به نام ودیعه است که مختصات جغرافیای مشخصی هم ندارد. ( فقط می دانیم نزدیک به سودان است! ) این دیکتاتور در کشور خودش هر تفکر مخالفی را سرنگون می کند و اجازه تفکر غیر از آن چیزی که خودش قبول دارد را به هیچ فردی نمی دهد! وی همچنین به دنبال گسترش سلاح های هسته ای است که وضعیت ناخوشایندی
کمپانی مارول و داستان قهرمان های رنگارنگش سالهاست که میهمان خانه های مردم هست بطوریکه تقریباً امکان ندارد کسی را در جهان بیابید که نامی از قهرمان های
این کمپانی نشنیده باشد. این قهرمان ها با دلاوری ها و قدرت هایی که در
کتابهایشان از آنها نام برده شده، می توانند هر دشمنی را از پای درآورند و جهان را از شر بدی ها خلاص کنند. به اعتقاد بسیاری از
کارشناسان و صاحبان قلم، به دلیل آنکه تاریخ کشور آمریکا فاقد قهرمان واقعی بوده ( کسی که بتوان او را قهرمان ملی توصیف کرد) ، تصمیم بر این گرفته شد تا چنین قهرمان تخیلی به مردم معرفی شوند و چنان بر روی آنها تبلیغ شود تا روزی تبدیل به یکی از اجزای لاینفک زندگی مردم آمریکا شود که باید گفت در این راه کاملاً هم موفق بوده اند. امروز بعد از گذشت بیش از نیم قرن از پیدایش این قهرمان ها شاهد هستیم که فرهنگ قهرمان پروری به خوبی در جامعه آمریکا نهادینه شده و بیشتر مردم این کشور کماکان علاقه مند هستند تا شنل بر تن کنند و به نجات دنیا بشتابند!
اما در دهه ی نخست قرن بیست و یکم بود که شاهد ورود پر قدرت قهرمانان کتابهای کمیک مصور بر پرده سینماها بودیم. مرد عنکبوتی، سوپرمن و بتمن از جمله شخصیت هایی بودند که ورودشان بر پرده سینماها موفقیت آمیز بود و تهیه کنندگان هم با سود فراوانی که از فروش این فیلمها بدست آورده بودند، با مارول به مذاکره پرداختند تا بتوانند امتیاز شخصیت های دیگر این کمپانی را برای تبدیل به نسخه سینمایی خریداری کنند. اما بین یکی از مهمترین شخصیت هایی که گمانه زنی ها درباره محبوبیت آن هر روز بیشتر می شد، تونی استارک یا همان مرد آهنی بود. این شخصیت از آن جهت که نسبت به اَبَر قهرمانان دیگر ، اندکی ناشناخته تر بود ( مخصوصاً برای مردم دیگر نقاط جهان)، مارول مردد بود تا امتیاز ساخت فیلم از روی این شخصیت را صادر کند اما در نهایت با مذاکرات فراوانی که انجام شد بالاخره مارول کوتاه آمد و فیلم « مرد آهنی/ Iron Man » ساخته و روانه سینماها شد و استقبال بسیار خوبی هم از آن بعمل آمد. این استقبال خوب سبب شد تا تهیه کنندگان به این فکر بیفتند که گروه " انتقام جویان " که شامل تعدادی از قهرمانان می شود را با هم در یک فیلم گرد هم آورند. اما این پیشنهاد با مخالفت مارول مواجه شد چراکه آنها معتقد بودند به جز مرد آهنی و هالک ، دیگر قهرمان ها هنوز برای مخاطبان سینما به درستی معرفی نشده و بهتر هست که ابتدا برای هرکدام از آنها فیلمی جداگانه ساخته شود و بعد از آشنا شدن تماشاگران با آنها و همچنین بازخورد فیلمهایشان، این گروه را در یک فیلم دور یکدیگر جمع کرد و همینطور هم شد. در سالهای گذشته و به فاصله کوتاهی از یکدیگر ، شخصیت هایی نظیر کاپیتان آمریکاو ثور به سرعت وارد سینماها شده و صاحب فیلمی اختصاصی برای خود شدند؛ در این بین قهرمانان کوچکتری نظیر " بیوه سیاه پوش " هم در قسمت دوم « مرد آهنی » به اختصار معرفی شد تا ذهنیت تماشاگر برای تماشای فیلم « انتقام جویان/ The Avengers » کاملاً آماده شود.حالا بعد از گذشت 7 سال از اولین
خلاصه داستان : چهار نفر رفیق قسمت های قبل برای یک سفر جاده ای سوار ماشین می شوند ولی پیش از آنکه بتوانند به آریزونا برسند توسط یک شبه گانگستر که می خواهد از دوستی آن ها با آقای چو برای پیدا کردنش استفاده کند,ربوده می شوند.ظاهرا چو چند میلیون دلار طلا از مارشال دزدیده و او می خواهد پسش بگیرد.او داگ را گروگان می گیرد و تهدید می کند که اگر فیل,استو و آلن خواسته اش را برآورده نکنند,او را بکشد..
خلاصه داستان :آدام کسیدی،جوانی از خود مطمئن و بلند پرواز،در یک شرکت بی رحم سازنده تلفن همراه به نام "Wyattcorp/وایت کورپ" مشغول به کار است.او بعد از ارائه ای ناموفق مقابل مدیر کل شرکت،نیکلاس وایت (الدمن) از کار بیکار می شود.اما وایت تصمیم می گیرد به آدام فرصتی دوباره بدهد و ...